معنی نوعی بیماری ویروسی مسری
حل جدول
سرخک
نوعی بیماری ویروسی
سارس
ابولا
بیماری مسری
وبا
بیماری ویروسی
نیوکاسل
ایدز, سارس, ابولا.
ابولا
نوعی بیماری حاد ویروسی
فلج اطفال
بیماری مهلک، بیماری مسری
وبا
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
مسری. [م ُ](ع ص) سرایت کننده.(ناظم الاطباء). که سرایت کند. که تعدی کند. واگیردار. بودار.مُعدی.(مسری ظاهراً غلط است و ساری و ساریه صحیح است).(یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به اسراء شود.
- مسری بودن، واگیر داشتن. بو داشتن. معدی بودن. و رجوع به مسری شود.
مسری. [م َ را](ع مص) به شب رفتن.(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد). سرایه. سریان. و رجوع به سرایه و سریان شود. ||(اِ) راه. ج، مَساری.(یادداشت مرحوم دهخدا).
معادل ابجد
1001